کتاب دو خیاط هندی

اثر رویین تن میستری از انتشارات اختران - مترجم: فلور طالبی-ادبیات کانادا

این رمان با شکوه و فساد، شایستگی و قهرمانی هند، با یک واقعیت شوم و روایت روایت که به کار کارل دیکنز یاد می شود، رمانتیک است. زمان 1975 است. این مکان یک شهر نامشروع توسط دریا است. دولت فقط اعلام کرده است که دولت اضطراری، که در تحولات خود چهار نفر غریبه - یک بیوه محبوس، یک دانش آموز جوان از ایستگاه تپه ایودیللی خود ریشه دار شده است و دو خیاط که از خشونت کست روستای بومی خود فرار کرده اند، با هم روبرو می شوند ، مجبور به اشتراک یک آپارتمان کوچک و آینده نامشخص. همانطور که شخصیت ها از بی اعتمادی به دوستی و از دوستی به عشق پیروی می کنند، تعادل زیبا، یک چشم انداز پایدار روح انسان در یک دولت غیر انسانی را ایجاد می کند.


خرید کتاب دو خیاط هندی
جستجوی کتاب دو خیاط هندی در گودریدز

معرفی کتاب دو خیاط هندی از نگاه کاربران
3tragedy توسط histrionics @ stars.I می دانم این یک کتاب خوب است و آقای Mistry نویسنده عالی است. استفاده از زبان عمدتا زیبا و زنده است و داستان ها به شیوه ای منطقی و طبیعی متصل می شوند. لحظه ای خسته کننده ای در این حماسه پراکنده که در دهه 1970 هند وجود داشت، وجود نداشت. شخصیت ها دوست داشتنی هستند و مبارزات آنها واقعی، دلهره آور و وحشتناک است. من موضوع بسیار زیادی را با ارائه شخصیت های احساسی و روان شناختی دارم. اگرچه آقای Mistry به طور مرتبbrand @ (به ویژه در epilogue بسیار حرکتی) آقای Mistry به وقوع پیوسته بود، اغلب رویدادهای غم انگیز و غم انگیز نه تنها با ملودرام هیستوریون غرق شدند، بلکه غالبا بی نظیر بود که احساسات را از بین می برد و من احساس چاقی @ آنها شروع به آواز و رقص بالیوود می کنند!؟ @ بسیاری از دوستان واقعی زندگی من و به نظر می رسد از آن دوستان من Goodread این کتاب را به عنوان یک شاهکار پیدا کرد. برای من، هر چند، این کتاب خوب خوانده شد با ناراحتی. این یک داستان عالی بود که در پارچه ای با رنگ های بسیار رنگی پوشانده شده بود که پس از آن با یک روبان طلای ارزان بود که پس از آن در یک سبد فلزی بیش از حد قرار داده شد. انعکاس بیش از اندازه خونین به قدردانی از سنگهای حقیقی که در پایین قرار دارند قدردانی می کنند !!!

مشاهده لینک اصلی
تمام وقت کتاب مورد علاقه من بدون شک! جادوگر، آموزشی، جالب، بسیار غمگین ..... در سال 1975-76، زمانی که نخست وزیر هندوستان گاندی، که در دادگاه حکم استعفا را خواستار شد، اوضاع اضطراری اعلام شد و مخالفت پارلمان و همچنین هزاران دانشجوی، معلمان، اتحادیه های کارگری و روزنامه نگاران. این حوادث، همراه با دولت ها مجبور به عقب انداختن مبارزات انتخاباتی، به عنوان زمینه ای برای یک داستان پیچیده از چهار عادی مردم در تلاش برای زنده ماندن خدمت می کنند. این کتاب شگفت انگیز و غیر قابل تحمل است!

مشاهده لینک اصلی
چهار نفر از زمینه های بسیار متفاوتی طی سال های هفتاد در هند راه خود را طی یک هفتاد ساله می گذرانند و همانطور که ما از پست های آنها، ارائه ها و در نهایت آینده خود می آموزیم، می دانیم که وضعیت سیاسی و اجتماعی در طول این دوره آشفته در یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. من با بسیاری از بررسی های مثبت موافقم زمانی که می گویند این داستان یک پرتره وفادار از چیزی است که ممکن است مانند زندگی در هند از 70s و 80s (یک کابوس کامل)، و البته برای نشان دادن نوعی زندگی که مردم آن را رهبری می کنند، با تمام روابط پیچیده بین آنها. تمايزات اجتماعي بين کست ها و قبيله ها، نقش زنان در جامعه هندي و مبارزه آنها براي زنده ماندن در يک لحظه دشوار، فقط زمانی که کشور شروع به مبارزه برای استقلال سیاسی در یک جامعه فاسد می کند. اگر اینطور باشد می توان گفت افسردگی مطلق است. بله، توصیف دقیق، تنظیم جالب و شخصیت ها به طور کامل توسعه یافته است، که این داستان را بسیار باورپذیر و واقع بینانه و ویرانگرانه واقع بینانه می سازد. واقعیتی که جمعیت بسیار سرکوبگر آنها را نجات می دهد به طوری که تعداد کمی از آنها می توانند منجر به لوکس شوند و همانطور که عنوان می گوید، رسیدن به یک توازن خوب است. اما، من فکر می کنم که این داستان ها بیش از حد لازم است و حتی با همه حوادث دراماتیک به طور همزمان به تمام کاراکترها اتفاق می افتد، احساس می کردم از داستان جدا شده ام، شاید به خاطر بسیاری از نقاب هایی که از ابتدا قرار گرفته بود. هر زمانی که یک فصل را تمام کردید فکر کردم که نمیتوان آن را بدتر کرد و هر بار اشتباه میکردم، چیزها هرگز بهبود نیافتند و من در انتهای کتاب ناامید شدم. حتی با یکی از صحنه های تکان دهنده ترین چیزی که باید خواننده را تکان بدهد، من فقط از طریق آن خواندن و دو بار بدون دوش فکر کردن به آخرین صفحه را بستم. بنابراین فقط می گویم که این یک کتاب خوب نوشته شده است که به کسانی که می خواهم بدانم بیشتر در مورد هند و مردم آن، اما مراقب باشید، زیرا مقایسه ها می تواند افتضاح باشد، و باید بگویم که کتاب موفق نشد که من را حرکت دهد. Vikram Sehs @ A suitable boy @ did.Maybe نقطه نظر فاتحه ای از دیدگاه یک نویسنده مستعار که واقعا نمی داند که زندگی در یک مکان مانند هند می تواند زیبا باشد.

مشاهده لینک اصلی
این یکی از کتاب های مورد علاقه من است. این کاملا از ابتدا تا انتها شما را سیراب می کند. شخصیت ها پیچیده و ملانوسیلی هستند اما دوست داشتنی و عمیق یکدیگر را دوست دارند. رنج واقعی است؛ بعضی از آنها به آن می پیوندند در حالی که دیگران نمی کنند. من یک مقاله از امبرتو اکو را خواندم که بیان می کند که یک عنوان کتاب خوب باید به عنوان خنثی و غافلگیر کننده باشد. خواننده تصمیم می گیرد آنچه را در موردش خواند و چه معنایی دارد. با این حال، در این مورد، من مخالف هستم. عنوان ضروری به نظر می رسد، آن را همه در یک موضوع باز، مهم (اما به نوعی نیز شفقت) گفت. در این کتاب، تعادل ظریف و غالبا غیر قابل درک - و یا، و نه، عدم تعادل - از تاریکی و نور است که به من آن است که زندگی به چه مقدار است. هیچ کلمه ی مخرب و یا تفسیر واقعیت رنج انسان و یا کمبود اما قدرت پایدار از لذت انسان وجود دارد. به طرز وحشیانه ای، صفحه آخر را با اشک هایی که گونه هایم را پوشانده اند به پایان رسانده ام، احساساتم را از بین می برم و اگر لبخند عجیب و غریبی بر روی صورتم بیفتد، احساس می کنم. من فکر می کنم نویسنده معتقد است که دیوید در مقیاسی است که به نظر می رسد گولیته از درد، بی رحمی، نفرت و ترس نسبت به یک دیوید که فقط با اعمال کوچک و مهربانی ارتباط دارد، ترسید. باید موافقت کنم

مشاهده لینک اصلی
خاطرات دائمی بودند حتی با گذشت زمان غم و اندوه هم غمگین بود، با این حال هنوز آن ها خوشحال نمی توانستند دوباره شادی کنند. به یاد آوردن غم و اندوه خاص خود را پرورش داد. به نظر می رسید خیلی غیر عادلانه است: آن زمان باید غم و شادی را به یک منبع درد تبدیل کند. به طرق مختلف، این احساس افسردگی را به دست می دهد که مفید است، زیرا به نوعی توضیح می دهد که چرا من از هر صفحه ای از این موضوع لذت بردم تراژدی حماسی در حالی که حوادث ناشی از انفجار - از از دست رفتن ساده تا از دست دادن به شکنجه کامل - Mistry این را با طنز و با گرما از چهار شخصیت اصلی برای هر یک دیگر نرم شده است. این است Indira Ghandis هند از 1970s؛ شروع اضطراری، که در آن فقیر و ناامن تحت کنترل قذافی قرار می گیرند. در کنار دریا در کنار دریا می ماند: دینا، در حال حاضر در 40 سالگی، فقیر و بیوه پس از سه سال ازدواج به عنوان یک زن جوان است. مانک، دانشجوی سالخورده و پسر یک دوست قدیمی مدرسه دیناس؛ و دو خیاط، Ishvar و برادرزاده Om، اعضای کوته Untouchable از حومه. به ویژه، داستان Ishvar و Om تا به حال احساس تقریبا Homeric به آن. زندگی آنها به عنوان یک سری حوادث طراحی شده بود. این جفت به نظر می رسید که بدبختی را جذب می کند، و با گذشت زمان، بدبختی های آنها در درجه افزایش یافت. دو نفر می توانند دوام بیاورند؟ اما آنها همیشه همدیگر را داشتند و برای یک لحظه از شادی و امنیت بودن بخشی از خانواده دیناس بعید به نظر می رسیدند. در سطح، Maneck ظاهرا همه چیز را برای او داشت. خانواده دوست داشتنی، سطح امنیت مالی و موفقیت تحصیلات خود. اما احساس ناخوشایندی که پدرش را دوست دارد، به طور غیرمستقیم به عنوان کاتالیزور برای شادترین دوره Manecks و همچنین تاریک ترین ساعت او است. در حال حاضر دینا، کمی از یک بازیگر زن به عنوان یک دختر جوان وجود دارد، اما زندگی او به طور غیرقابل برگشتی تغییر زمانی که او جوان شوهر در یک تصادف ساده به قتل رسیده است. مسیری که دینا از آن نقطه انتخاب می کند این است که به طور جدی بر بیهویت خود بیدار بماند، و بسیار ناامید کننده برادران بزرگترش است. برای انجام این کار، او برخی از دفاع های بسیار قوی را ایجاد می کند، و او شاید از هر کسی بیشتر شگفت زده می شود وقتی که خیاط ها و دانش آموز موفق به شکستن آنها و کمک به یک دوره پر زرق و برق برای او. رضایت کامل برای او وجود دارد. کاراکترها - کرم، Beggarmaster، Chachaji اشرف، موکن و حتی، در واقع، گروهبان Kesar. نیسوان، برادر دیناس برهنه، کمی تسکین کمیک را فراهم می کند، مانند زمانی که او برای اولین بار مانیک را ملاقات کرد (انتظار یک نفر از طرفداران): نوسوان کشیده شد و دست هایش را شانه کرد، آماده تبریک گرم به مردی که برادرش بود قانون وقتی او دید که جوانان منکا وارد دفتر می شوند، زانویش تقریبا به راه افتاد. خواهر دیوانه او دوباره آن را انجام داده است! او لبه میز را کمرنگ کرد، با دیدگاههای شرم و رسوایی در جامعه کم رنگ شد. â € œ آیا شما تبدیل به یک اروپا، Nusswan؟ یا دچار بیماری هستید؟ دینا پرسید. \"من باهوشم، از شما متشکرم،\" به سختی جواب داد. بنابراین تراژدی کاملا بی ربط نیست، اما به گفته مانک: همه چیز به پایان رسیده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دو خیاط هندی


 کتاب معشوقه ی خورشید
 کتاب استراتژی در سه بعد
 کتاب راهنمای مواجهه با افسردگی
 کتاب یادگیری در محل کار از پنج نگاه
 کتاب کوه های بلند پرتغال
 کتاب فرشته سنگی