کتاب گریزپا

اثر آلیس مونرو از انتشارات افق - مترجم: شقایق قندهاری-ادبیات کانادا

در مجموعه جدید فوق العاده آلیس مونرو، ما داستان هایی در مورد زنان در تمام سنین و شرایط پیدا می کنیم، زندگی آنها با ظرافت و همدلی این نویسنده بی نظیر قابل مقایسه است. فرار از داستان عنوان یک زن جوان است که، اگر چه او فکر می کند که او می خواهد، ناتوان از ترک شوهرش است. در Passion یک دختر کشوری که از طریق یک کار در یک هتل مجاور در دنیای بزرگتر ظاهر می شود، در یک لحظه از بینش خیره کننده، محدودیت ها و دروغ های آن احساسات مرموز را کشف می کند. در داستان نهایی، Powers، یک زن جوان با توانایی خواندن آینده، مجموعه ای از زنجیره ای از حوادث را شامل می شود که همسرش و دوستش در جستجوی مادام العمر از آنچه چنین هدیه واقعا به معنی است و واقعا آی تی.


خرید کتاب گریزپا
جستجوی کتاب گریزپا در گودریدز

معرفی کتاب گریزپا از نگاه کاربران
من به عنوان هیجان به خواندن اولین مجموعه من از داستان های کوتاه آلیس مونرو بود که من بود برای شروع Don Delillo € Americana یک سال پیش است. در هر دو مورد، من در حقیقت مشغول خوابیدن شب قبل بودم. مانند یک کودک در شب کریسمس! این روش کتاب و نویسندگان جدید امروزه بر من تاثیر می گذارد. به خصوص فرآیند راه اندازی یک مسیر طولانی با یک نویسنده با یک کتابشناسی گسترده و گسترده. من فقط برای داستان های جدید هیجان زده شدم، اما یک روش جدید برای گفتن و چشم انداز بسیاری از افراد دیگر. با افزودن به آن، من تصمیم گرفتم نوامبر (و همه نوامبر ها را در سال های قابل پیش بینی آینده) در مورد کوتاه مجموعه داستان می خواهم با نویسندگان داستان کوتاه (به ویژه افرادی که تقریبا یا تقریبا به طور کامل به شکل کوتاه اختصاص داده اند، بجای بورخس یا چخوف یا مونرو یا کلی بپیوندند) تلاش می کنند، زیرا هنوز احساس ندارم که من یک احساس که کل (یا حتی بیشترین) زمینه بازی به نظر می رسد. هنگامی که شما چند صد رمان را خوانده اید، شما از لحاظ امکانات کامل برای فرم رمان حس می کنید؛ البته، چیزی کاملا غیر منتظره مانند پرخوابی آتش و یا کیهان می تواند یک بار در یک زمان و در کنار شما سوار اسب خود را. اما با آثار کوتاه، هنوز هم در فاز جهانی کار می کنند، هنوز هم سعی می کنند تا درک کنند که قاره های اصلی چه هستند، یادگیری در مورد حالت های کلان ایجاد، حتی اگر هر نویسنده به آنها متکی باشد. فقط یک ماه و در حقیقت متوجه میشویم که حتی داستانهای کوتاهتر از رمانها نه تنها در سبکهای بیپایان مختلف نوشته میشوند، بلکه میتوانند برای برخی از کاربردهای مختلف ایجاد شوند. داستان، شخصیت، شکل، و حتی قصد - همه اینها برای نوشتن متن کوتاه به نظر می رسد. مونرو مطمئنا از داستان های کوتاه می داند - او جایزه نوبل را برای یک عمر از نوشتن آنها برد! من نمی دانستم چه چیزی انتظار می رود، یا حتی کجا شروع کنم با کتاب هایم، از دوستان دوست داشتنیم برای مجموعه های مونرو مورد علاقه اش خواسته ام. من فهمیدم که بهتر از بالا شروع می کنم. حداقل سه نفر به عنوان مورد علاقه خود به \"فراری\" اشاره کردند، در حالی که کتاب مقدس \"راه به خواندن\" برای مونرو اشاره کرد که او دارای \"قیام طولانی\" بلند از آثار افزایش، از 1978 تا حداقل 2004، بنابراین من حدس می زنم من بسیاری از گزینه ها. اولین چیزی که من در این مجموعه متوجه شدم آن است که مونرو در سمت طولانی کوتاه می نویسد: بیشتر داستان های او (حتی با توجه به اندازه قلم سخاوتمند و حاشیه های گسترده) نزدیک به 30 یا 40 صفحه طول می کشد تقریبا مشترک شدن با این داستان بزرگترین داستان داستانی، داستان کوتاه. من هیچ وقت نتوانستم سرم را در اطراف جایی که نوبت پایان می یابد و یک رمان آغاز می شود، پیدا کنم. من حدس می زنم این همه بی معنی است مگر اینکه شما برنامه ریزی مجله ادبی و وابسته به فضای طرح محدود است. اما مونرو احساسات مختلفی در داستان های این اندازه ایجاد می کند، مانند تفاوت بین یک کمدی 30 دقیقه ای و یک درام 60 دقیقه ای. در آنجا، توسعه کمی بیشتر، چند داستان دیگر، طولانی تر است، اما بدون احساس رهایی از رمان. مورون مجموعه را پس از داستان اول نامگذاری می کند و سخت استدلال کند. بهترین های تا به امروز. â € œRunawayâ € تمرکز بر کارلا، یک زن مزرعه است که شروع به احساس در بسته با گزینه های خود را ندارد. مزرعه اسب دوقلو به آرامی خونریزی می کند، و بز بز محبوب، همراه با اسب ها و کارلا به طور یکسان، از بین رفته است. شوهرش طرح زشتی برای جمع آوری پول نقدی دارد که شامل دروغ گفتن در حال تغییر در جهان به یک زن پیر کارلا است. او تلاش می کند بر دروغ، اما balks، به جای درخواست زن پول برای خراب کردن و فرار از ازدواج او. ظرافت های ظریف احساسات و تصمیم گیری در این داستان فوق العاده است، و در آنجا بهترین داستان های کوتاه را که خواندید، می بینید. من پیروزی از صلیب و دو سو کشیده، افکار دوم و خیانت های غیر منتظره را منفی نخواهم کرد. اما من می گویم که اگر شما علاقه مند به تلاش برای برخی از مونرو هستید، می توانید از اینجا شروع به کار بدتر کنید. «چانس» در مورد ژولیت، استاد نیمه وقت است که فاصله زیادی را به بریتیش کلمبیا، بدون دعوت، برای بررسی در یک عاشق قدیمی که به راحتی از او خواسته است. در قطار، او با نوع مردی که تنها زنان می دانند چگونه می توانند بنویسند، ملاقات می کنند. من چند نویسندۀ مرد را دیدم که خودشان را آگاه یا شجاعت می دانستند تا آن را بنویسند و آن را بنویسند. یک زن جوانتر و تلاش می کند تا با او در میان باشد. پس از خواندن این داستان به زودی پس از \"مرد از مریخ\" توسط مارگارت اتوود، متوجه شدم این یک آرکه تایپ بسیار واقعی (و ترسناک) در جهان است که شما فقط می توانید از خواندن بینش زن استفاده کنید. مردان (به خودی خود) می توانند وسوسه بشنوند که «او فقط تلاش می کند که خوب باشد»، مهم نیست که چه چیزی ممکن است به نظر برسد. هنگامی که مرد مرده یافت، ژولیت، با تصمیم گیری بی قید و شرط در جهت حفظ خود، با همدستی خود مبارزه می کند. بقیه سفر به خوبی انجام نمی شود. در اولین از چندین چرخش غیر منتظره از کتاب، داستان بعدی، \"سون\"، همان شخصیت، جولیت، به عنوان رهبر آن است. این یک چیز کوچک است، اما من نمی توانم از بسیاری از مجموعه داستان های کوتاه فکر کنم

مشاهده لینک اصلی
کتاب نیز بی فایده بود زیرا من مجبور شدم کتاب های موفقیت آمیز بیشتری بخورم که نمی خواستم از 14 سالگی آن را ترک کنم آلیس مونرو، من بخش هایی از جهان را دوست ندارم، من به هیچ وجه به من اشاره ای نکردم. ما در اینجا راه می رویم.

مشاهده لینک اصلی
خاطره ای از روح 24 ژوئن 2012: من تازه شروع کرده ام، اما این بار نمی توانم منتظر باشم ... شگفت انگیز است که Munro موفق به برقراری ارتباط با زبان ساده و از طریق شرایط بسیار شایع شده است. با کمال تعجب، توانایی های خود را به فراتر از همه چیز را خوانده و به ارائه € ™ ثانیه روح زن، به حفاری، svuotarloâ € | Insomma، در حال حاضر داستان برای اولین بار اجرا شده است را ترک نمی کند من بی تفاوت، تایید می کند که این نویسنده به نظر می رسد خاموش و این باعث می شود تا شما کمی در یک زمان قدردانی کنید؛ اما پس از آن منفجر یک سمفونی از emozioniâ € | 2009 ژوئیه 5: در پایان خواندن نمی توانم بگویم چه داستان مرا تحت تاثیر قرار داده اند بیشتر: بله، اولین در اجرا، به دلیل © غیر منتظره، رختخواب خود من در طول فرار @ @ قطار ؛ اما همه چیز برای چیزی برای یک وضعیت خاص، یک فضای، یک احساس، یک احساس از \"DÃ © JÃ VUA\" و یا فقط یک میل، یک رویا پنهان و یا افکار غیر قابل بیان. هاپر، محفظه C، ماشین 193 (1938) در کلمات بسیار از کلید مونرو (*) به سبک نگارش او: نوشتن صمیمی، ساخته شده است، یک آینه بودن خود را: ماسک رایگان، فرصت طلبی و ظاهر نادرست است. این تصاویر را با کلمات تصفیه شده و فریبنده ای سفارشی نمی کند، احکام را با اثر ایجاد نمی کند، بلکه به تصاویر وارد می شود. این به نظر نمی، به توصیف نیست، اما زندگی می کند از داخل چه آن را بیان، با قلب سادگی، مخلوط کردن گزارش دلا € ™ امروز به یاد داشته باشید گذشته با سهولت و خودانگیختگی اندیشه است که توسط الگوهای محدود نیست. بنابراین حساس است که یک بازیکن نقش یک بخشی از یک جهان نیز خود را و شما را از، به عنوان اگر از طریق صفحات یک دفتر خاطرات، اگر چه در سوم persona.Si نوشته شده نیز در این مجموعه، به عنوان SCAP در تفسیر خود در دشمن شناخته شده احساس می کند، دوست، عاشق، â € œthe آموزش کلاسیک مونرو، آشکار از سوی برخی از riferimentiâ €، اما هرگز فضل فروشانه یا آزار دهنده است، بنابراین، حتی بیشتر apprezzabili.Grazie جینی و SCAP برای ساخت من کشف آلیس مونرو با نظرات خود، که باید به خواندن ._______ (*) ​​@ Fatality @ (صفحه 60): اما او واقعا نیاز به چیزی به کسی داد. او نوت بوک خود را بیرون آورد و در یکی از مقالات راه راه، نامه ای به والدینش نوشت. [...] ژولیت، پدر و مادرش همیشه مشغول گزارش های جالب در خانه بودند. این شامل تنظیم تصفیه شده نه تنها از حقایق، بلکه موقعیت یک شخص در جهان است. یا ژولیت تا به حال فکر کرده بود، تا زمانی که دنیای او مدرسه بوده است. او خود را به یک ناظر تبدیل کرده بود و تا حدی برتر، آسیب پذیر بود. حالا که همیشه دور از خانه بود، این موقعیت عادت کرده بود، تقریبا شایسته بود.

مشاهده لینک اصلی
همه این داستانها بر اساس یک عنصر شانس بود. شانس به عنوان در معرض خطر، اما شانس به عنوان در happenstance، اگر چه گاهی اوقات استفاده از این اتفاق می افتد، نیاز به برخی از خطر. هشت داستان در این مجموعه وجود دارد، هر کدام با عنوان یک کلمه. شاید به احتمال زیاد، داستان عنوان حداقل مورد علاقه من بود. پنج داستان پیش از این در The New Yorker منتشر شده است. همه در مدنونی معمولی در روستای انتاریو یا نزدیکی ونکوور قرار گرفتند. مورد علاقه من سه گانه درباره ژولیت در توضیحات کتاب GR بود: @ Chance @، @ Silence @، و @ Soon @. به تازگی من مجموعه ای از مونروس را خوانده ام. زندگی باهوش: داستان ها. یکی از داستانها بر دختر یك مردی بود كه سالها پیش پیش از آن كه خود را در مقابل قطار راه می انداختند، خودكشي كردند. چه اتفاقی می افتد؟ جالب اینجاست که اولین داستان جولیت در فرار از مراکز یک زن است که در قطار است و قطار باید به طور غیر منتظره متوقف شود؛ زیرا آن را روی یک مرد که در مسیر راه می رود، اجرا می کند. من به شما اطمینان می دهم که هیچ یک از این داستان ها نتوانستند همانطور که این دو جمله ممکن است به نظر برسند. اینطور که کنجکاو است، با تقریبا همان شرایط، این نویسنده تصمیم گرفت تا یک داستان از این دیدگاههای مختلف را بیاموزد. جولیت توسط وقوع زخمی نمی شود و داستان های پس از آن در سه دوره زمانی از زنانگی جوان تا زن بالغ اتفاق می افتد. یکی دیگر از داستان هایی که دوستش داشتم به نام @ Tricks @ نامگذاری شد. یک قطعه گفت و گو در داستان وجود دارد که در آن فورا می دانستم که مرد با لهجه سخن می گفت و مطمئن بود که این راوی در پاراگراف بعدی چنین بیان می کند. من مجبور بودم برای یک لحظه متوقف شوم که چگونه ممکن است برای یک نویسنده، با استفاده از کلمات کامل انگلیسی - بدون اشکال واضح از گویش نوشته شده - برای انتقال لهجه. چگونه شگفت انگیز است که بتوانیم به راحتی به صفحه تبدیل کنیم که کسی که سخنران انگلیسی بومی نیست، با استفاده از یک ساختار نسبتا متفاوت، به طوری که آن را به عنوان خواننده متفاوت می شود. بنابراین من به طور کامل از آلیس مونرو لذت بردم! چه درمان آن را به خواندن او.

مشاهده لینک اصلی
Escapada به نظر می رسد بسیار خوب و به عنوان یکی از اولین من در مورد او عنوان Secretos یک خواننده خوانده شده است. تصمیم گیری در لحظات حیاتی زندگی جانبازان یکی از نقاط ثابت است که در آن بخش مهمی از روایت آلیس مونرو می چرخد. این مسئله ای نیست که منعکس کننده مسیر انتخاب شده یا محل تصمیم گیری تصمیم گیری غیرممکن باشد. از آنجایی که همیشه دلایل ساده ای برای شناختن این تصمیم یا تصمیم گیری وجود ندارد، گاهی اوقات می بینیم که کسانی هستند که ما را می گیرند. این داستان زندگی زنان که جای تعجب عمل می کنند، حتی ما می تواند به فکر می کنم غیر منطقی است، بنابراین مضر که به نظر می رسد کسانی که تصمیم گیری برای خود، و در همان زمان، نویسنده موفق به متقاعد کردن ما که در هیچ چیز در پایان podÃa به روش دیگری و یا بهتر است، به ما نکات، نه چندان و یا چند، برای ساختن آن دلایل که اجازه می دهد ما ایستاده، هر یک از پا خود را. یکی دیگر از نکته هایی که من در این داستان ها در مورد دیگر کتابهای مونرو یافتم، تنش هایی است که بسیاری از آنها را احاطه کرده است. تنش از فاجعه قریب الوقوع که به طور مداوم بر روابط بین demás personajes.Por تمام آن عناصر است که داستان های زیادی از این نویسنده استثنایی از دست رفته نیست با ماوس: سادگی آشکار است که با آشکار قبل از ما پیچیدگی احساسات ؛ جزئیات آشکار، به عنوان گذار به حساب می آیند که زندگی را مشخص می کنند و می توانند به طور کامل آن را تغییر دهند؛ تاب غیر منتظره، سکوت، تمایل در تمام امکانات آن، احساس گناه، امید، و احساس، در پایان هر داستان، داشتن leÃdo یک رمان کل، داشتن یک عمر حضور داشتند. خواندن و لذت بردن چک کردن چقدر سخت می توان آن را به فرار، máxime اگر شما بسیار روشن فرار نتایج: از شماره © و انفجار احساسات که شما را به آن منجر ندارد کمرنگ شده است که شما را ترک خالی است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب گریزپا


 کتاب آفرینش نوآوری فناورانه
 کتاب مهندسی دیواره های شیبدار سنگی
 کتاب ناداستان خلاق
 کتاب برنامه نویسی کاربردی بینایی ماشین در اندروید با OpenCV3
 کتاب خودآموز تصویری Access 2016
 کتاب کیف کتاب دانشجویان کوچک (19جلدی)